دوستداران وب پارسی
در این نوشته به بررسی موضوع مبلغ دیه کامل انسان و نحوه تعیین مبلغ دیه مبلغ دیه کامل انسان و نحوه مطالبه دیه می پردازیم. چنانچه فردی به طور عمد یا غیر عمد جرمی را علیه جان شخصی مرتکب شود مانند اعضای بدن و یا منافع اعضای بدن مرتکب باید دیه پرداخت کند. لذا، اگر جرم پیش آمده عمدی بوده باشد ولی مجازاتش قصاص نباشد باید مبلغی به عنوان دیه پرداخت شود.
حسب ماده 445 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 دیه مقدار مال معینی است که در شرع اسلام به سبب جنایت غیر عمدی بر نفس، عضو یا منفعت یا جنایات عمدی در مواردی که به هر دلیلی امکان قصاص وجود ندارد مقرر شده است.
مطابق ماده 17 قانون مجازات اسلامی « دیه اعم از مقدر و غیرمقدر مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیر عمدی به نفس، اعضا و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد به موجب قانون مقرر میشود».
طبق تعریفی که از قانون مقرر در خصوص دیه داشتیم باید گفت شرایط تعیین دیه دو مورد است که عبارت است از :
مورد اول : در مورد جرایمی که به طور عمد ی صورت گرفته ولی به دلایلی نمی توان قصاص را اجرا کرد. مثال آن در مورد جرم قتل می باشد که خانواده قاتل یا خود مرتکب با ورثه مقتول با یکدیگر توافق کنند که به جای قصاص راضی به دریافت دیه شوند.
مورد دوم : در خصوص جرایم عمدی است که آن هم به دلایلی نهایتا منجر به قصاص نمی گردد. (مانند جرم شبه عمد) که در چنین حالتی هم مرتکب با پرداخت دیه مجازات می گردد.
محاسبه مبلغ دیه کامل انسان بر اساس مبلغی است که توسط قوه قضائیه هر سال اعلام می گردد و با توجه به نرخ تورمی است که هر ساله توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می گردد. به همین دلیل است که طبق قانون مبلغ دیه کامل انسان هر سال با سال قبل تفاوت دارد.
طبق این دستور تمام اشخاصی که مکلف به پرداخت دیه هستند باید همان مقدار دیه تعیین شده را بپردازند حتی اگر جرمی را که مرتکب شده اند در سال های قبلی رخ داده باشد.
مطابق مطابق قانون مجازات اسلامی دیه به چند دسته تقسیم می شود :
دیه قتل : دیه قتل دیه معادل نرخ دیه کامل یک انسان می باشد.
دیه اعضای بدن : اگر در بدن انسان یک عضو وجود داشته باشد، از بین بردن آن ، معادل مبلغ دیه کامل انسان است. ولی اگر از یک عضو دو عدد موجود باشد، از بین بردن یکی از آنها نصف دیه کامل و از بین بردن هر دوی آنها دیه کامل دارد مانند چشم.
دیه منافع اعضاء : اگر شخصی مرتکب جنایتی بر دیگری شود که به موجب آن فرد برخی از حواس خود را از دست بدهد، باید دیه منافع آن عضو را بپردازد. مانند از بین رفتن شنوایی بدون اینکه به خود گوش آسیبی برسد.
دیه جراحات : در صورتی که شخصی مرتکب جراحتی در شخصی شود باید دیه جراحات وارده را بپردازد. میزان دیه جراحات وارده با تشخیص پزشکی قانونی امکانپذیر است. مانند خراش، کبودی، تورم.
در صورت شکایت شاکی در دادسرا ، معمولا قاضی دادگاه کیفری حکم به پرداخت دیه را صادر می کند. و نیازی به دادخواست جداگانه برای مطالبه دیه نیست. بنابراین برای مطالبه دیه بدوا باید اقدام به شکایت کیفری کرد و پس از اثبات اصل جرم در دادسرا جهت مطالبه دیه نسبت به طرح دعوای حقوقی مطالبه دیه اقدام کرد.
مطابق ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی واخواهی حق محکوم علیه غایب است. واخواهی باید به موجب دادخواست باشد و در صلاحیت دادگاه صادر کننده حکم می باشد. رسیدگی به واخواهی از احکام غیابی برابر عمومات و مقررات رسیدگی در مرحله بدوی است.
حسب ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی حکم غیابی بدین صورت تعریف می شود:
احکام دادگاه ها در اصل حضوری است، مگر آنکه خوانده، وکیل یا نماینده قانونی وی در هیچ کدام از جلسات دادگاه شرکت نکرده باشد و اینکه به طور کتبی هم دفاع نکرده باشد و یا اخطاریه هم به طور واقعی ابلاغ نشده باشد که به ان حکم غیابی گفته می شود.
به همین دلیل است که می گویند قانونا محکوم علیه می تواند از حق واخواهی از حکم غیابی خود استفاده نماید. بنابراین حکم غیابی دارای 3 شرط می باشد :
حسب ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی مهلت واخواهی از حکم غیابی که در کشور هستند مدت 20 روز است و برای کسانی که اقامتشان در خارج از کشور است 2 ماه از تاریخ واقعی می باشد. مگر اینکه کسی که معترض است ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی مورد نظر در این مدت معین به دلیل عذری بوده که موجه است.
واخواه باید موجه عذر خود را در ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده اعلام نماید تا مورد بررسی از سوی دادگاه قرار گیرد. لذا، اگر دادگاه ادعای مورد نظر را موجه بداند قرار قبول را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود.
دلایل زیر از جهات عذر موجه محسوب می شود :
یکی از روش های شکایت از آراء دادگاه ها، اعاده دادرسی می باشد که ویژه و مختص احکام قطعیت یافته است. به بیان دیگر، اعاده دادرسی ، رسیدگی مجدد به دعوا نزد همان مرجع سابق که حکم را صادر کرده است را امکان پذیر می کند.
اعاده دادرسی موجب می شود که حکم قطعی، با درخواست محکوم علیه که در فرآیند و سیر دادرسی حضور داشته است، دوباره در همان مرجع قبلی که رای را صادر کرده است رسیدگی و حکم از جنبه ماهیتی مجددا مورد بررسی قرار گیرد.
درخواست اعاده دادرسی همانند فرجام خواهی، تجدید نظر خواهی و واخواهی باید توسط محکوم علیه بر علیه محکوم له درخواست گردد.
لزوم استفاده اعاده در حقوق کشور ما این بوده است که تصمیمات قضات عاری از اشتباه و خطا نیست به همین دلیل است که اعاده دادرسی پذیرفته می شود تا از میزان درصد خطاها کاسته شود.
اعاده دادرسی به دو دسته اصلی و طاری تقسیم می شود که هر کدام را به اختصار توضیح می دهیم.
به دلیل اینکه اعاده دادرسی موجب لطمه زدن و کاستی در اعتبار احکام می گردد، استفاده از آن بسیار محدود بوده و فقط در مواردی که قانون مقرر کرده است مورد استفاده قرار می گیرد.
حسب ماده 436 قانون آیین دادرسی مدنی، در اعاده فقط به آنچه که در دادخواست اعاده دادرسی ذکر شده است، مورد دیگری تحت رسیدگی قرار نمی گیرد.
منبع: https://yaghobilawyer.com/%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C/
قواعد و قوانین ارث جزء قوانین امری است و سرپیچی از آن جایز نیست. اگر فردی یکی از فرزندان خود را از ارث محروم کند به موجب قانون این وصیت نامه باطل است و می توان ابطال وصیتنامه را خواست.
در بحث محرومیت از ارث مطابق ماده 837 قانون مدنی اگر شخصی بر حسب وصیت خود یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت وی نافذ نیست و قابل قبول نخواهد بود. لذا محرومیت از ارث طبق ماده فوق تا ثلث اموال وصیت نافذ است و درست به حساب می آید اما محرومیت ارث از کل اموال قابل قبول نبوده و نافذ نیست.
1 – قتل : چنانچه شخصی مورث خود را به قتل برسد از ارث محروم میشود. به عنوان مثال اگر پسری پدر خود را به قتل برساند ارث به وی تعلق نمی گیرد.
2 – کفر : مطابق قانون کافر از مسلمان ارث نمیبرد. ولی اگر کافر بمیرد و یکی از وراث او مسلمان باشد، تمام اموالش به او می رسد.
3 – والد الزنا : فرزندی که حاصل یک رابطه نامشروع باشد و ولد الزنا باشد، از والدین خود ارث نمیبرد. جهت اطلاعات بیشتر در خصوص ارث فرزند نامشروع می توانید بر روی مقاله کیلیک نمائید.
4 – لعان : در صورتی که که میان زن و شوهری لعان صورت بگیرد و یکی از آنها در مدت زمان عده بمیرد؛ در اینصورت هر کدام که زنده بماند از شخص متوفی ارث نمیبرد.
ارث به کسی تعلق می گیرد که نوعی رابطه نسبی یا سببی با متوفی داشته باشد باشد. به عبارت دیگر خویشان سببی و نسبی از ارث بهره مند می گردند و ارث به آن ها تعلق خواهد گرفت. حال سوالی که پیش می آید که ارث فرزند نامشروع چگونه است و شرایط ارث بردن فرزند نامشروع چیست؟.
دین و مذهب و موازین قانونی ما اجازه رابطه نامشروع بین زن و مرد را نداده است و این رابطه را حرام اعلام نموده است. طوری که این امر را از نظر اخلاقی و بهداشت خانواده و سستی بنیاد خانواده و جامعه به طور کامل نهی شده است. بر این اساس است که ارث فرزند نامشروع از سوی قانون هیچ حمایتی نمی شود و فرزند نامشروع از ارث محروم خواهد بود.
در حالت کلی حسب ماده 884 قانون مدنی ولدالزنا از پدر و مادر و خویشان آن ها ارث نمی برد. ولی تحت شرایط خاصی ولد زنا هم می تواند ارث ببرد. مطابق ماده 884 قانون مدنی ” ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی برد؛ لکن اگر حرمت رابطه ای که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد، طفل فقط از یک طرف و اقوام او ارث می برد و بالعکس”.
بنابراین، در صورتی که مرتکب فعل زنا هنگام ارتکاب آن در اشتباه باشد و نداند عمل ارتکابی نسبت به او ممنوع است، زنا واقع نمی شود و در این صورت، طفل متولد از این رابطه ، ” ولد به شبهه ” نامیده می شود.
در چنین حالتی، فرزند با شخصی که در شبهه یا اشتباه بوده است، نسب قانونی خواهد داشت و از او ارث می برد. اگر هم هر دوی زن و مرد در شبهه باشند، عمل انجام شده نسبت به هیچکدام از آنها زنا نیست و طفل متولد شده، دارای نسب قانونی با هر دوی آنها خواهد بود.
منبع: https://yaghobilawyer.com/everything-about-inheritance/
با توجه به اینکه در طلاق توافقی، زن و شوهر در امور مالی و غیرمالی مرتبط با ازدواج با هم به توافق رسیده اند و تمایل به جدایی با رضایت و توافق دارند، بدیهی است که دادگاه ها هم از رسیدگی طولانی و با وسواس خودداری می کنند و موضعی سهل گیرانه دارند.
اما در خصوص مدت زمان طلاق توافقی نکته حائز اهمیت این است که رویه یکسانی در شهر های مختلف ایران وجود ندارد و زمان قطعی را نمی تواند پیش بینی کرد. توصیه می شود در شهری که ساکن هستید از وکلای مشغول به کار آن شهر حدود تقریبی مدت زمان تقریبی طلاق توافقی را جویا شوید.
حال در پاسخ به سوالت مذکور در مورد مدت زمان انجام مراحل طلاق توافقی باید گفت در شرایط عادی که زوجین حضور دارند (وکالت در طلاق اعطا نشده است) و توافق در شرایط طلاق وجود دارد مدت زمان تقریبی انجام طلاق توافقی حدوداً 10 روز کاری است.
اما من باب مثال زمانی که زن وکالت در طلاق (حق طلاق) از همسر خود دارد بدون حق اسقاط تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی، در چنین حالتی می باید از زمان ابلاغ رای طلاق توافقی 44 روز سپری گردد تا دادنامه قطعی گردد و قابلیت اجرا را داشته باشد.
نکات مهم در مدت زمان طلاق توافقی
در ابتدا باید یکی از زوجین و یا هر دوی آن ها در سامانه مداخله در طلاق مرکز بهزیستی ثبت نام نمایند و پس از وارد کردن مشخصات خود و همسرشان برای مشاوره در یکی از مراکز بهزیستی وقت بگیرند.
پس از تعیین جلسات مشاوره که این جلسات معمولاً در حدود 45 روز طول خواهد کشید، پس از شرکت در حدود پنج جلسه مشاوره، گزارشی از سوی مراکز مشاوره به دادگاه مبنی بر عدم توافق زوجین ارائه می شود که این گزارش به گواهی عدم انصراف از طلاق معروف اشت.
نکته: تعداد جلسات معمولاً 5 جلسه است و تعداد این جلسات و همچنین فاصله مابین این جلسات کاملاً بستگی به شرایط زوجین و تشخیص کارشناسان و مشاوران مرکز مشاوره دارد.
لازم به ذکر است حضور زوجین و شرکت در تمامی جلسات مشاوره الزامی است و بدون ارائه حضور در جلسات مشاوره، صدور گواهی عدم انصراف از طلاق و پس از آن ثبت دادخواست طلاق و در نهایت اخذ رای دادگاه امکانپذیر نخواهد بود.
نکته مهم: چنانچه تمایل به حضور در جلسات مشاوره اجباری، جلسه دادگاه و حتی دفترخانه طلاق ندارید و تصمیم دارید مدت زمان طلاق توافقی را کوتاه نمایید، با ما تماس بگیرید.
چنانچه زوجین جهت طلاق توافقی به وکلای دادگستری وکالت دهند، انجام مراحل طلاق توافقی می تواند بدون نیاز به حضور زوجین و در کوتاه ترین زمان ممکن صورت گیرد. و مدت زمان طلاق توافقی با وکیل بین ده تا بیست روز کاری است. برای اطلاع از روند انجام طلاق توافقی فوری توسط وکیل طلاق توافقی می توانید با ما تماس حاصل فرمایید.
در طلاق توافقی بجز شرکت در جلسات مشاوره برای طلاق، جلسات دادگاه و مشاوره در دادگاه نیز لازم است که زوجین برای اخذ رای طلاق توافقی باید این مراحل را نیز طی کنند بنابراین در پاسخ به این پرسش رای طلاق توافقی چقدر طول میکشد؟ و مدت زمان رسیدگی به طلاق توافقی در دادگاه چقدر است؟ باید گفت بسته به اینکه طلاق توافقی در تهران یا شهرستان باشد، مدت زمان طلاق توافقی در دادگاه متفاوت است و همینطور مدت زمان طلاق توافقی در تهران نیز بسته به شعبه رسیدگی کننده و میزان مراجعان به شعبه دارد. بنابراین اینکه پروسه طلاق توافقی چقدر طول میکشد به عواملی زیادی بستگی دارد که یک وکیل با تجربه در این مورد میتواند مدت زمان طول کشیدن طلاق توافقی را کمتر کرده و در این راه شما را همراهی نماید.
مدت زمان طلاق توافقی در تهران با شهرستان متفاوت است و مدت زمان آن مطابق تقسیم بندی که در بالا گفته شد می باشد بنابراین مدت زمان طلاق توافقی در شهرستانها را باید در شهر خود پرس و جو کنید و یا چنانچه زوجه در تهران سکونت دارد، برای اقدام به تهران مراجه کنید زیرا همانطور که گفته شد مدت زمان طلاق توافقی در تهران بسیار کوتاه تر از شهرستان می باشد اما مدت زمان طلاق توافقی در تهران نیز بسته به اینکه شما چه زمانی اقدام به انجام مراحل طلاق توافقی نمایید و طلاق شما به کدام شعبه رسیدگی کننده ارجاع شود میتواند متفاوت باشد برای مثال اکثر شعبات در تهران از انجام طلاق توافقی در آخر ماه جهت ارایه آمارشعبه خودداری میکنند. بنابراین جهت اطلاع از مدت زمان لازم برای طلاق توافقی میتوانید با وکلای ما مشورت نمایید تا از تجربه آنها در این زمینه استفاده نمایید
مدت زمان تقریبی طلاق توافقی توسط وکلای متخصص طلاق توافقی دادهومان بین ده تا بیست روز کاری می باشد که جهت اطلاع دقیق ازمدت زمان طلاق توافقی در تهران توسط وکلا ما میتوانید با ما تماس حاصل نمایید